شب های چارخونه طور....

متن مرتبط با «لعنتی» در سایت شب های چارخونه طور.... نوشته شده است

لعنتی

  • لعنتی تصور کن دوتا کلاس چسبیده به هم...پایه ی سوم.... برای دوتامون خالی گذاشته بودن.....اما....براساس شرایط کوفتی....خودم با دستای خودم امضا کردم و انگشت زدم که لوومی از این شهر بره....از جبر متنفرم...از تصمیم عقلی...از منطقی فکر کردن...نمیدونم تاکجا قراره منطق برامون حکم صادرکنه.... خیلی راحت میتونستم برای خودمم مثل لوومی انتخاب کنم وامضابزنم و برم پیشش...یا حتی برعکس...جواب ماما,لعنتی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها